کد خبر: 46420

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

۵۰ درصد سالمندان بیمه ندارند/ جمعیت سالمند ایران 3 برابر می‌شود/ رتبه 64 کیفیت زندگی سالمندان ایرانی بین 97 کشور

طبق بررسی‌های یکی از مراکز پژوهشی وابسته به صندوق بازنشستگی کشوری، درحال حاضر بیش از 50درصد سالمندان کشور فاقد بیمه بازنشستگی بوده و مجبورند تا پایان عمر کار کنند.

به گزارش «فرهیختگان»، بنا به نام‌گذاری سازمان ملل؛ روز پنج‌شنبه برابر با اولین روز اکتبر روز جهانی سالمندان است. سالمندی جمعیت، فرآیندی طبیعی است که به‌تدریج در تمام جوامع حتی در کشورهای درحال‌توسعه به وقوع می‌پیوندد. سازمان‌ملل می‌گوید اگرچه سالمندی در مناطق توسعه‌یافته جهان به‌سرعت شکل‌گرفته، اما مناطق کمترتوسعه‌یافته این پدیده را سریع‌تر و در یک دوره زمانی کوتاه‌تر تجربه خواهند کرد. پیامدهای سالمندی به دو صورت قابل ‌بحث و مطالعه است. اول اینکه درصد جمعیت سالمند افزایش می‌یابد و لازم است به مسائل و نیازهای آن توجه شود و دوم اینکه ساختمان سنی جمعیت از حالت تعادل خارج‌شده و آینده جمعیتی جامعه را مورد تهدید قرار می‌دهد. به‌عبارتی‌ دیگر با افزایش جمعیت سالمند که پدیده سال‌های آتی ایران نیز هست، دولت‌ها اولا باید به‌نوعی برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کنند که امنیت اقتصادی-اجتماعی و روحی آنان تامین شود و ثانیا با مشوق‌هایی مادی و غیرمادی فرزندآوری، از پیری بیش ‌ازحد جمعیت جلوگیری کنند. تامین معیشت از طریق توسعه بیمه‌ها و صندوق‌های تامین اجتماعی، آماده‌سازی محیط فیزیکی شهرها (آنچه در جهان با عنوان شهرهای دوستدار سالمند قلمداد می‌شود)، تامین نیروهای آموزش‌دیده برای نگهداری از سالمندان، توسعه مراکز نگهداری سالمندان و... مسائلی است که با افزایش جمعیت سالمند نمی‌توان به آنها بی‌اعتنا بود.

گرچه سنت و فرهنگ ایرانی همواره بهترین و بیشترین توجهات را در ابعاد فردی و اجتماعی به سالمندان داشته، اما به‌هر حال نتایج بررسی داده‌های آماری نشان می‌دهد به دلایلی باید نسبت به وضعیت آتی سالمندان در ایران نگران بود. مورد اول اینکه، طبق بررسی‌های یکی از مراکز پژوهشی وابسته به صندوق بازنشستگی کشوری، درحال حاضر بیش از 50درصد سالمندان کشور فاقد بیمه بازنشستگی بوده و مجبورند تا پایان عمر کار کنند. مورد دوم هم اینکه، برآوردها نشان می‌دهد طی دو دهه آتی جمعیت سالمند ایران از حدود 5میلیون فعلی، با افزایش نزدیک به سه‌برابری در 20 تا 25 سال آتی به 15میلیون نفر خواهد رسید. این موضوع درکنار سالمندتر شدن جمعیت کشور، وجود بیمه‌ها و صندوق‌های بازنشستگی توانمند برای پشتیبانی مالی و درمانی سالمندان را الزامی می‌کند، اما متاسفانه آمارهای فعلی می‌گویند از 16 صندوق بازنشستگی کشوری (به‌جز صندوق‌های نیروهای مسلح) 14 صندوق با کمک دولت و نهادهای بنیانگذار سرپا هستند. یعنی بدون اصلاحات اساسی در این صندوق‌ها، ممکن است جمعیت دهه 60 که سال‌ها در تحصیل، اشتغال و ازدواج و سایر امور زندگی در رنج بوده، در زمان بازنشستگی (سال‌های 1420 تا 1425) یک شوک دیگر را تجربه کند.

افزایش 15 میلیونی جمعیت ایران در 26 سال آینده

عوامل متعددی در رشد جمعیت هر کشوری موثر است. از دیدگاه جمعیت‌شناسان مهم‌ترین عوامل موثر بر رشد جمعیت عبارتند از: ساختار سنی و جنسی جمعیت، باروری، مرگ‌ومیر و مهاجرت. این عوامل را می‌توان ازجمله عوامل مستقیم در رشد جمعیت تلقی کرد. اما عوامل غیرمستقیم دیگری مانند سیاست‌های جمعیتی در یک سرزمین، مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، آموزشی و... نیز وجود دارند که در رشد جمعیت بی‌تاثیر نبوده و شاید بتوان از آنها به‌عنوان عوامل واسطه‌ای یاد کرد. شایان ذکر است که عوامل مستقیم به صورت اعداد و ارقام معمولا در دست جمعیت‌شناسان بوده و آنان به‌طور مستقیم داده‌ها را در پیش‌بینی جمعیت به‌کار می‌برند، اما برای ساختن فرضیه‌های خود باید به عوامل غیرمستقیم و واسطه‌ای نیز توجه کنند.

برای مثال تغذیه مناسب، پیشرفت‌های پزشکی در جلوگیری از شیوع و درمان بیماری‌های مسری و بهبود وضع بهداشت در نقاط شهری و روستایی از عوامل موثر در کاهش مرگ ومیرهاست. ارزش‌ها و باورهای رایج در ارتباط با تعداد و جنس فرزندان، الگوهای رفتاری ازدواج، مذهب، وضع اقتصادی، سیاست‌های جمعیتی دولت‌ها و... ازجمله عوامل غیرمستقیم در رشد جمعیت هستند که باید در تدوین فرضیه‌های باروری، مرگ‌ومیر و مهاجرت به آنها توجه کرد.

درخصوص کم و کیف تعداد جمعیت ایران در دهه‌های آتی پیش‌بینی‌های مختلفی از سوی نهادهای مختلف بین‌المللی و داخلی صورت گرفته است که یکی از مستندترین آنها، گزارش مرکز آینده‌نگری سازمان برنامه‌وبودجه است. در این گزارش براساس مجموعه فرضیه‌ها و تجربیات کارشناسی در پیش‌بینی‌های جمعیت کشور و مهم‌تر از همه تغییرات سطح باروری در دهه اخیر در قالب چهار گزینه مطرح شده به آینده‌نگری جمعیت کل کشور پرداخته شده است. این چهار سناریو شامل 1- کاهش سطح باروری کل با شیبی تند به کمتر از سطح جانشینی 1.5 فرزند در سال 1425؛ 2- کاهش سطح باروری کل با شیبی ملایم به کمتر از سطح جانشینی 1.95 فرزند در سال 1425؛ 3- تثبیت سطح باروری کل از سال 1395 به بعد، یعنی 2.1 فرزند تا سال 1425 و 4- افزایش سطح باروری کل و رسیدن به حدود 2.6 فرزند در سال 1425 است. کارشناسان سازمان برنامه‌وبودجه درنهایت فرض محتمل و عملیاتی را سطح باروری کل حدود 1.95 فرزند در نظر گرفته است.

در مطالعه مذکور کارشناسان با در نظر گرفتن جمعیت 83 میلیون و 405 هزار نفری سال 1398 و درنظر گرفتن سطح باروی 1.95 فرزند و سایر مولفه‌های تاثیرگذار در رشد جمعیت، پیش‌بینی کرده‌اند جمعیت ایران تا سال 1400 به 84 میلیون و 971 هزار نفر، تا سال 1405 به 89 میلیون و 121 نفر، تا سال 1410 به 92میلیون و 459 هزار نفر، تا سال 1415 به 95 میلیون و 278 هزار نفر، تا سال 1420 به 97 میلیون و 670 هزار نفر و سرانجام در سال 1425 به 99 میلیون و 791 هزار نفر خواهد رسید. به عبارتی دیگر طی 26 سال آینده به جمعیت فعلی ایران 14 میلیون و 820 هزار نفر دیگر اضافه خواهد شد. این تعداد افزایش جمیعت بیانگر این موضوع است که به‌طور میانگین طی 26 سال آتی، سالانه کمتر از 550 هزار نفر به جمعیت کشور اضافه خواهد شد، رقمی که معادل نصف متولدان سال‌های اخیر کشور است.

جمعیت سالمند ایران 3 برابر می‌شود

گفته می‌شود برآورد کارشناسان سازمان برنامه‌وبودجه این است که در 26 سال آینده یعنی در سال 1425 تعداد جمعیت ایران به 99 میلیون و 791 هزار نفر خواهد رسید. اما موضوع مهم‌تر اینکه، در شرایط فعلی درحالی از مجموع 83 میلیون و 405 هزار جمعیت کشور 24.6 درصد آن را جمعیت صفر تا 14 ساله، 68.7درصد را افراد در سن 15 تا 64 سال و 6.7 درصد آنها را جمعیت 65 سال به بالا یا سالمندان تشکیل می‌دهند که در سال 1425 از تعداد 99 میلیون و 791 هزار نفر، 18.7 درصد آنان را جمعیت صفر تا 14 ساله، 66 درصد را جمعیت 15 تا 64 سال و 15.3درصد آنان را جمعیت بالای 65 سال یا همان سالمندان تشکیل خواهند داد. یا به عبارتی در 26 سال آتی، جمعیت گروه‌های سنی به شکل قابل تاملی تغییر خواهد کرد که براساس آن، تعداد جمعیت صفر تا 14 ساله کشور با کاهش 2.2 میلیون نفری از 20.5 میلیون نفر فعلی به 18.6 میلیون نفر کاهش می‌یابد، جمعیت 15 تا 64 ساله با افزایش 7.5 میلیون نفری از 57.3میلیون نفر فعلی به 65.9 میلیون نفر رسیده و جمعیت بالای 65 سال کشور نیز با افزایش 9.5 میلیون نفری از 5.6 میلیون نفر فعلی به15.2 میلیون نفر می‌رسد.

50 درصد سالمندان ایرانی فاقد بیمه بازنشستگی‌اند

برای سنجش وضعیت کمی و کیفیت زندگی سالمندان طی سال‌های اخیر در سطح جهان از شاخصی با عنوان «گزارش جهانی دیده‌بان سالمندی» (Global AgeWatch Index) این وضعیت سنجیده می‌شود. شاخص دیده‌بان سالمندی از طریق چهار بعد کلیدی شامل امنیت درآمدی، وضعیت سلامت، قابلیت/توانمندی و مناسب‌سازی جوامع و محیط اندازه‌گیری می‌شود. هرکدام از این ابعاد نیز شامل یک‌سری مولفه هستند. بعد «امنیت درآمدی» شامل چهار مولفه میزان پوشش مستمری بازنشستگی، خط فقر سالمندی، رفاه نسبی افراد سالمند و سرانه درآمد ناخالص ملی (GNI) است. «وضعیت سلامت» دومین مولفه دیده‌بان سلامت، امید زندگی در 60 سالگی و به‌زیستن روان‌شناختی نسبی است. ظرفیت و توانمندی سومین مولفه دیده‌بان سلامت است که شامل میزان اشتغال سالمندان و میزان تحصیلات سالمندان است. چهارمین مولفه دیده‌بان سلامت، ارتباطات اجتماعی است که شامل چهار متغیر ارتباطات اجتماعی، امنیت فیزیکی، آزادی مدنی و دسترسی به حمل‌ونقل عمومی است.

درخصوص وضعیت سالمندان ایرانی در این مولفه‌ها، همان‌طورکه در نتایج جدول شماره دو آمده، بررسی‌های موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا (نهاد پژوهشی صندوق بازنشستگی کشوری) نشان می‌دهد میزان پوشش مستمری بازنشستگی سالمندان 60 ساله و بالاتر در ایران 45.4درصد است و درواقع کمتر از نیمی از سالمندان ایرانی از پوشش مستمری بازنشستگی برخوردارند.

میزان فقر سالمندان، یا به‌بیان‌دیگر، درصد سالمندان 60 ساله و بالاتر که در فقر درآمدی نسبی زندگی می‌کنند، نیز دیگر شاخصی است که طبق بررسی‌های نهاد پژوهشی صندوق بازنشستگی کشوری، 25درصد سالمندان 60 سال به بالا یا به‌بیان‌دیگر یک‌چهارم سالمندان ایرانی در فقر درآمدی نسبی زندگی می‌کنند. این درحالی است که فقر درآمدی برای گروه‌های سنی غیرسالمند حدود 13درصد بوده است. ازاین‌رو، سالمندان حدود دو برابر بیشتر از سایر گروه‌های سنی درمعرض خطر فقر قرار دارند. مولفه رفاه نسبی سالمندان از طریق نسبت متوسط درآمد ترازشده سالمندان 60 ساله و بالاتر به متوسط درآمد ترازشده بقیه افراد جامعه به دست می‌آید. درواقع، این شاخص وضعیت درآمدی سالمندان را در مقایسه با بقیه جمعیت (زیر 60 سال) اندازه‌گیری می‌کند. مولفه رفاه نسبی برای سالمندان ایرانی 94.7درصد به دست آمد؛ که نشان می‌دهد رفاه نسبی سالمندان در مقایسه با سایر گروه‌های سنی 5.3درصد کمتر است.

بعد وضعیت سلامت براساس سه مولفه؛ امید زندگی در 60 سالگی، امید زندگی سالم در 60 سالگی و به‌زیستن روان‌شناختی اندازه‌گیری شد. امید زندگی در 60 سالگی که براساس جداول عمر برآورد می‌شود، برای ایران 20.8 سال است، یعنی انتظار می‌رود که یک فرد سالمند 60 ساله حدود 21 سال زنده بماند. شاخص امید زندگی سالم در 60 سالگی که علاوه‌بر مرگ، بیماری و ناتوانی را نیز درنظر می‌گیرد، برای ایران 15.9 سال به‌دست‌آمده است. به‌بیان‌دیگر، انتظار می‌رود که یک فرد 60 ساله حدود 16 سال در سلامت کامل زندگی کند. مولفه به‌زیستن روان‌شناختی براساس احساس خوشبختی افراد 50 ساله و بالاتر در مقایسه با افراد 49-35 ساله به دست آمد که رقم 99.2 درصد است. ازاین‌رو، احساس خوشبختی سالمندان 50 ساله و بالاتر در مقایسه با افراد 49-35 ساله حدود یک درصد کمتر است.

بعد قابلیت/توانمندی با استفاده از دو مولفه میزان اشتغال و دستیابی تحصیلی افراد سالمند اندازه‌گیری می‌شود. میزان اشتغال، معرفی از توانمندی اقتصادی سالمندان است. این مولفه، دسترسی سالمندان به بازار کار و توانایی در کسب درآمد ناشی از دستمزد و همچنین دسترسی آنها به شبکه‌های اجتماعی مرتبط با کار را نشان می‌دهد. در این زمینه بررسی‌های موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا نشان می‌دهد حدود 34درصد جمعیت 64-55 ساله شاغل هستند. همچنین، حدود 24درصد سالمندان 60 ساله و بیشتر ایران تحصیلات راهنمایی یا بالاتر دارند. به‌عبارتی‌دیگر حدود یک‌سوم سالمندان در بازار کار حضور داشته و یک‌چهارم آنها نیز تحصیلات راهنمایی یا بالاتر هستند. بعد مناسب‌سازی محیط از طریق چهار مولفه ارتباطات اجتماعی، امنیت فیزیکی، آزادی مدنی و میزان دسترسی به حمل‌ونقل عمومی سنجش و اندازه‌گیری شده است. مولفه ارتباطات اجتماعی براساس داشتن دوستان، بستگان و آشنایانی که بتوان در مواقع مواجهه با مشکلات (نیاز به پول، وسیله نقلیه، ضمانت وام، مسائل خانوادگی و بیماری) روی آنها حساب کرد، اندازه‌گیری می‌شود. براساس تحلیل داده‌های پیمایش ملی سرمایه اجتماعی در ایران، 57درصد سالمندان بستگان یا دوستانی دارند که می‌توانند هنگام مشکلات روی آنها حساب کنند. همچنین، حدود 71درصد سالمندان از پیاده‌روی تنهایی هنگام شب در شهر یا محله زندگی‌شان احساس امنیت دارند. حدود 66درصد از آزادی‌های مدنی رضایت داشته و درنهایت، 72درصد سالمندان از سیستم حمل‌ونقل عمومی در شهر یا محله خود احساس رضایت دارند.

رتبه 64 کیفیت زندگی سالمندان ایرانی بین 97 کشور

در مطالب پیشین گفته شد که «گـــزارش جــهانی دیده‌بـــان سالمــندی» یا (Global AgeWatch Index) ازطریق چهار بعد کلیدی شامل امنیت درآمدی، وضعیت سلامت، قابلیت/توانمندی و مناسب‌سازی جوامع و محیط، وضعیت کمی و کیفی زندگی سالمندان را اندازه‌گیری می‌کند. در آخرین گزارش از سری گزارش‌های «دیده‌بان سالمندی»، سالمندان کشور سوئیس به‌لحاظ شاخص‌های کیفیت زندگی در رتبه اول، نروژی‌ها در رتبه دوم و سالمندان سوئدی نیز در رتبه سوم قرار دارند. پس از این سه کشور، سالمندان کشورهای آلمان، کانادا، هلند، ایسلند، ژاپن، آمریکا و انگلستان نیز به‌ترتیب در رتبه چهارم تا دهم قرار دارند. همچنین در این رتبه‌بندی، سالمندان 10 کشور عراق، اوگاندا، رواندا، زامبیا، تانزانیا، پاکستان، فلسطین، موزامبیک، مالاوی و افغانستان به‌ترتیب در رتبه‌های 88 تا 97 جای گرفته‌اند که درمیان 97کشور، دارای پایین‌ترین سطح کیفیت زندگی هستند.

گزارش مذکور در آخرین مطالعه خود گرچه به ارزیابی وضعیت 96 کشور پرداخته و ایران در این لیست نیست، اما اگر داده‌های آماری این شاخص را که بازوی پژوهشی صندوق بازنشستگی کشوری محاسبه کرده با نتایج گزارش مذکور تطبیق دهیم، مشخص می‌شود ایران در شاخص امنیت درآمد رتبه 65 را دربین 97کشور دارد، در شاخص وضعیت سلامت در رتبه 43، در شاخص قابلیت و توانمندی (میزان اشتغال و دستیابی تحصیلی افراد سالمند) رتبه 88 و در شاخص مناسب‌سازی محیط نیز رتبه 49 را در میان 97کشور خواهد داشت. با این حساب، ایران در شاخص دیده‌بان سالمندی در میان 97 کشور مورد ارزیابی، در رتبه64 و بالاتر از کشورهایی همچون بلاروس، صربستان، بنگلادش، مونته نگرو، پاراگوئه، نپال و هند قرار می‌گیرد.

وضعیت بحرانی 14 صندوق بازنشستگی در سال‌های آتی

گفته شد که براساس برآوردها، جمعیت سالمند کشور از حدود 5.6 میلیون نفر در سال 1398 با افزایش 2.7 برابری به 15.2 میلیون نفر در سال 1425 خواهد رسید. افزایش سه برابری جمعیت بالای 65 سال در کنار افرادی که از سن پایین‌تر از 65 سال بازنشسته می‌شوند، به این معنی است که طی 26 سال آتی تعداد بازنشستگان کشور در همین حدود یعنی 2.7 برابر تا سه برابر افزایش خواهند یافت. این موضوع از این منظر دارای اهمیت است که صندوق بازنشستگی و بیمه‌ها که ماهانه مبالغ قابل‌توجهی حق بیمه از بیمه‌شدگان دریافت می‌کنند، باید برای چنین رخدادی آمادگی کامل داشته باشند. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد این آمادگی با شرایط فعلی قابل‌تصور نیست و ممکن است در دهه‌های آتی جمعیت دهه 60 که به سن بازنشستگی می‌رسند، همانند سال‌های تحصیل، سال‌های کنکور و... در آن زمان نیز با چالش مشکلات ناشی از کمبود منابع مالی صندوق‌های بازنشستگی زندگی به کام آنها تلخ شود.

در این خصوص یکی از شاخص‌هایی که وضعیت صندوق‌های بیمه‌ای را به‌خوبی ترسیم می‌کند، شاخص نسبت پشتیبانی است. براساس تعاریف بین‌المللی، شاخص نسبت پشتیبانی عبارت است از تقسیم تعداد بیمه‌شدگان اصلی بر تعداد مستمری‌بگیران برحسب پرونده. طبق پژوهش‌های انجام‌شده، اگر شاخص پشتیبانی به کمتر از 6.3نفر تقلیل پیدا کند، صندوق‌های بازنشستگی قادر نخواهند بود براساس منابع نقدی حاصل از دریافت حق بیمه به تعهدات قانونی خود عمل کنند و اگر این شاخص از 5.3 نفر کمتر شود، پرداخت تمامی تعهدات به‌ویژه بدهی‌های دولت نیز کفاف مصارف صندوق‌های بازنشستگی را نخواهد داد. در این زمینه بررسی‌های آماری نشان می‌دهد از 16 صندوق بازنشستگی کشور (به‌جز دو صندوق تامین اجتماعی نیروهای مسلح و صندوق کارکنان وزارت اطلاعات)، فقط نسبت پشتیبانی دو صندوق وکلای دادگستری و روستاییان و عشایر نیز در شرایط مطلوب بوده، نسبت پشتیبانی در صندوق سازمان تامین اجتماعی 4.7نفر است، در یک صندوق (صندوق بیمه ایران) نسبت پشتیبانی حدود سه درصد و در 10 صندوق دیگر این نسبت کمتر از عدد دو است. همچنین این نسبت در یکی از بزرگ‌ترین صندوق‌ها یعنی صندوق بازنشستگی کشوری نیز کمتر از یک درصد (7/. درصد) است. یعنی در همین صندوق که بازنشستگان نهادهای دولتی از آن ارتزاق می‌کنند، به ازای یک بازنشسته، کمتر از یک نفر بیمه می‌پردازد. آماری از دو صندوق وابسته به نیروهای مسلح وجود ندارد، اما به‌نظر می‌رسد با توجه به کمک‌های دولتی به این صندوق‌ها در بودجه سالانه، این صندوق‌ها نیز در شاخص نسبت پشتیبانی وضعیت چندان مطلوبی نداشته باشند. وضعیت مذکور بیانگر این است که درحال‌حاضر گرچه کسری صندوق‌های بازنشستگی را دولت با منابع بودجه تامین می‌کند، اما سیاستگذار نباید نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشد و لازم است منابع سرمایه‌گذاری صندوق‌ها به‌صورت کارا به‌کار گرفته شده و فکری برای آینده شود.

 * نویسنده: مهدی عبداللهی، دبیر گروه   اقتصاد

 

 

مرتبط ها